امام امیرمؤمنان(علیه السلام) در همان کلام کوتاهش همه گفتنى ها را گفته است، آن جا که مى فرماید: «آرى، از آنچه در زیر آسمان دنیاست تنها فدک در دست ما بود، عده اى نسبت به آن بخل ورزیدند، ولى در مقابل گروه دیگرى سخاوتمندانه از آن صرفنظر کردند، و بهترین داور و حاکم خداست، مرا با فدک و غیر فدک چه کار در حالى که فردا به خاک سپرده خواهیم شد».
آن بزرگوار عملا نشان داد که فدک را به عنوان یک وسیله درآمد و منبع اقتصادى نمى خواهد، و آن روز هم که فدک از ناحیه او و همسرش مطرح بود براى تثبیت مسأله ولایت و جلوگیرى از خطوط انحرافى در زمینه خلافت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) بود، اکنون که کار از کار گذشته، و فدک بیشتر چهره مادى پیدا کرده، گرفتن آن چه فایده اى دارد؟
سیّد مرتضى علم الهدى عالم و محقق بزرگ شیعه در این زمینه سخنى پر معنا دارد، مى گوید: هنگامى که امر خلافت به على(علیه السلام) رسید درباره بازگرداندن فدک خدمتش سخن گفتند، فرمود:
«اِنِّی لاََسْتَحْیِی مِنَ اللهِ اَنْ اَرُدَّ شَیْئاً مَنَعَ مِنْهُ اَبُوبَکْر وَ اَمْضاهُ عُمَرُ»(1); (من از خدا شرم دارم که چیزى را که ابوبکر منع کرد و عمر بر آن صحه نهاد، به صاحبان اصلیش بازگردانم!).
در حقیقت با این سخن هم بزرگوارى و بى اعتنایى خود را نسبت به فدک به عنوان یک سرمایه مادى و منبع درآمد، نشان مى دهد، و هم مانعین اصلى این حق را معرفى مى کند!(2)(3)
پی نوشت:
نظرات شما عزیزان: